abutoraby

======

https://s32.picofile.com/file/8481366092/54sa.jpg

=======

از صلیب سرخ آمده بودند اردوگاه اسرا گفتند:

در اردوگاه شما را شکنجه تان میکنند یا نه؟

همه به سید نگاه کردند

ولی آقا سید چیزی نگفت مأمور صلیب سرخ گفت: 

آقا شما را شکنجه میکنند یا نه؟

ظاهراً شما ارشد اردوگاه هستید.

آقا سید باز هم حرفی نزد. 

پس شما را شکنجه نمی‌کنند؟

او با اون محاسن بلند و ابهت خاص خودش سرش پایین بود و چیزی نمیگفت.

نوشتند اینجا خبری از شکنجه نیست.

افسر عراقی که فرمانده اردوگاه بود،آقای ابوترابی را بُرد تواتاق خودش گفت:

تو بیشتر از همه کتک خوردی،چرا به اینها چیزی نگفتی؟

آقای ابوترابی برگشت فرمود:

ما دو تا مسلمان هستیم با هم درگیر شدیم، آنها کافر هستند

دو تا مسلمان هیچ وقت شکایت پیش کفار نمیبَرند

فرمانده اردوگاه کلاه نظامی که سرش بود را محکم به زمین کوبید و صورت آقا سید را بوسید

 بعدش هم نشت روی دو زانو جلو آقا سید و تو سر خودش میزد 

می گفت شما الحق سربازان خمینی هستید